پرنده نگری و گردشگری مسئولانه -همراه با کودک

خاطرات سفرهای خانواده سنگچولی

پرنده نگری و گردشگری مسئولانه -همراه با کودک

خاطرات سفرهای خانواده سنگچولی

پیش به سوی پرندگان اورینتال

علی و سمانه | سه شنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۴، ۰۲:۰۷ ب.ظ | ۱ نظر

همانطور که در پست پیشین آمد، در سفر 4 روزه به شرق و جنوب شرق استان هرمزگان، به سایت های مختلفی مراجعه کردیم که در ادامه گزارش، لیست پرندگان مشاهده شده و تعدادی از تصاویر ارائه و به تدریج تکمیل می گردد.

 

پیغوی کوچک- بندرعباس

همانطور که در پست پیشین آمد، بعد از پس و پیش های بسیار، نهایتا برنامه سفر به شرح زیر تعیین شد:

دوشنبه: رسیدن به بندرعباس و حرکت به جاسک

 

 

سه شنبه: دشت های وارشکن (جستجوی باقرقره شکم بلوطی) و جنگل جگین (جستجوی سارگپه چشم سفید)

چهارشنبه: قایق سواری در خور خلاصی (جستجوی غول حواصیل)

- پنجشنبه: حرکت به سمت باغها و حوضچه های پرورش میگوی میناب، سد سرارو و باغهای بازگرد سیریک (جستجوی دارکوب بلوچی، جغد کوچک، باقرقره راه راه)

جمعه: پارک جهاد (بوجانگای خاکستری) و کشتارگاه بندرعباس (دال ها)

لذا روز دوشنبه بعد از رسیدن به فرودگاه بندرعباس و تحویل ماشین کرایه ای در فرودگاه و امانت گرفتن تعدادی وسایل سفر از یکی از دوستان محلی در همان نزدیکی، ساعت 7 شب به سمت جاسک حرکت کردیم. در میانه راه حدود یک ساعت جهت صرف شام، هواری گوشتی که دوست محلی مان تهیه دیده بودند (در ادامه در خصوص غذاهای محلی منطقه توضیح داده خواهد شد) و مقداری خرید برای صبحانه، ساعت 12 شب به جاسک رسیدیم و مستقیما به اقامتگاه محیط زیست که در بلوار ورودی شهر قراردارد، رفتیم. آقای برموده (محیط بان نمونه کشور در سال 89) میزبان و راهنمای محلی ما در دو روز آتی بودند.

 

روز نخست، سه شنبه

وارشکن، جاسک و جگین

از آنجا که آقای برموده باید بعد از شروع ساعت اداری همراه ما می شدند، ما هم از فرصت استفاده کرده و صبح اندکی بیشتر استراحت کردیم. اگر نه در حالت کلی، می بایست قبل از طلوع آفتاب به سمت وارشکن حرکت می کردیم. 

مقصد ما سه راه وارشکن در 40 کیلومتری شمال غرب جاسک بود. دشت های این منطقه زیستگاه مناسبی برای باقرقره های شکم بلوطی هستند.

دشت های وارشکن که به دلیل فرم و رنگ سنگهای موجود، موجب استتار بسیار خوب باقرقره ها می شود

 

به راهنمایی آقای برموده به محل مناسب رسیدیم و به گشت با اتومبیل پرداختیم. به دلیل اینکه باقرقره ها استتار بالایی بر روی زمین دارند، اغلب تنها در زمان پریدنشان می توان به حضور آنها و سپس با دنبال کردن مسیرشان به محل فرودشان پی برد. 

 

چکچک Hume's که تفاوت بارز آن با چکچک ابلق خاوری لکه سفید رنگ پشتش می باشد

زردپره راه راه

علیرغم صرف زمان سه ساعته، تعداد قابل توجهی از باقرقره ها مشاهده نشد و تنها دو مرتبه و در دسته های ده و دوتایی در پرواز دیده شدند که محل فرود آنها مشخص نشد. لذا، در ادامه برنامه، برای صرف نهار به رستوران بنگلان جاسک رفتیم و سپس به ساحل جاسک رفتیم. 

 

ney__mg_6105.jpg 

کاکایی دودی

کاکایی سرسیاه بزرگ یا کاکایی پالاس

ساحل جاسک یکی از مناطقی است که تقریبا همیشه در آنجا کاکایی دودی قابل مشاهده است (سمت اسکله لنج ها).

در ادامه، به سمت جنگل های جگین حرکت کردیم. به دلیل تاخیرات پیش آمده در برنامه، ساعت از 4 گذشته بود که به جگین رسیدیم. تا زمان غروب آفتاب به گشت در بخش های جنگلی و مزارع هندوانه پرداختیم.

 

 از آنجا که موفق به دیدن سارگپه چشم سفید نشدیم، روز بعد نیز پس از بازگشت از خور خلاصی، مجددا به این منطقه آمدیم. لیست پرندگان در جدول زیر، حاصل مشاهدات این دو روز می باشد.

دارکوب بلوچی

عقاب دو برادر (کلید شناسایی: سینه راه راه)

زنبورخوار سبز یا زنبورخوار کوچک

زنبورخوارهای سبز در حال حمام خاک (Dust Bath)

حجم: 6.1 مگابایت
(برای دیدن فیلم pop-ups بسته نباشد)

 

حین عبور از جاده خاکی جگین، در کنار مزارع برای اولین بار دل سیر به تماشای جیرفتی ها پرداختیم. به طور کلی، جیرفتی پرنده مخفی کاری است. پیش از این صدای آن را شنیده و برای یافتنش کلی تلاش کرده بودیم. اما این اولین بار بود که با یک دسته 7 تایی از جیرفتی های نر و ماده مواجه شدیم که علیرغم حضور ما عجله ای برای پنهان شدن نداشتند!

جیرفتی

دشت های جگین که مملو از مزارع هندوانه هستند، محل خوبی برای تماشای انواع شکاری ها می باشند. در این میان، سارگپه پابلند حضور پررنگ تری دارد و به تعداد فراوان یافت می شود. در طول حرکت، می توان گفت به طور متوسط هر پنج دقیقه یک سارگپه پابلند دیده می شود که با رنگ بسیار روشن خود کاملا قابل شناسایی است. البته در این منطقه 2 عدد سارگپه پابلند مورف تیره نیز مشاهده شد.

با غروب آفتاب به سمت جاسک و اقامتگاه خود بازگشتیم. برای شام قلیه ماهی خوشمزه ای توسط خانواده برموده تهیه شده بود. البته بسیاری از اهالی این منطقه و ازجمله خانواده برموده، از اقوام بلوچ هستند و قلیه ماهی مرسوم آنها اندکی با آنچه که ما آشنایی داشتیم تفاوت داشت. به این صورت که در آن از سبزی استفاده نشده بو و رنگ آن قرمز (به رنگ رب گوجه فرنگی) بود.

 

روز دوم، چهارشنبه

خور خلاصی، خور شهرنو، یکدار قدیم

همان طور که در پست پیشین آمد، مسیر دسترسی به خورهای خلاصی و شهرنو شامل نیم ساعت قایق سواری در دریا می باشد. بر اساس هشدارهای هواشناسی مبنی بر باد شدید و توفانی بودن دریا در روز پنجشنبه، انتظار آن می رفت که روز چهارشنبه نیز دریا موجدار باشد. اگر چه داخل خور محیط امن و آرامی است، اما برای مسیر دریایی تصوری از تاثیر باد نداشتیم. شب قبل، ناخدای قایق و آقای برموده نگران آن بودند که با مواج شدن دریا ما دچار دریازدگی شویم، لذا پیشنهاد می دادند مسیر دریایی را حذف و بخش مذکور را از طریق جاده موازی دریا به وسیله اتومبیل طی نماییم و سپس در ساحل خور سوار قایق شویم. پس از شور و مشورت های فراوان، نهایتا تصمیم گرفتیم دل به دریا بزنیم و قایق سواری دریای مواج را نیز تجربه کنیم! در پایان روز، بعد از تجربه قایق سواری بسیار خوشحال بودیم از اینکه خودمان را از این لذت محروم نکردیم. در طول مسیر رفت، هوا مناسب بود و دریا آرام. در طول مسیر برگشت که اندکی وزش باد بیشتر شده بود، دریا قدری مواج بود که اثر آن را به صورت ضربه ناشی از برخورد جلوی قایق با موجها حس می کردیم. عقب قایق ضربه کمتری را منتقل می کرد و در کل تجربه هیجان انگیزی رقم خورد.

ساحل بحل (Bahal)

تجربه دیگری که در این روز داشتیم، مشاهده پهن کردن تورهای ماهیگیری در دریا بود که صبح توسط ناخدایمان و همراهش در بخشی از مسیر رسیدن به خور انجام گرفت. ماهیگیران دیگری نیز در حال فعالیت بودند و کاکایی های بسیاری به انتظار یافتن غذا، در کنار قایق هایشان جمع شده بودند.

ماهیگیری در دریای عمان

 

wj4_birds-khalasi.jpg 

چاخ لق هندی

پرستوی دریایی خزری

ماهی خورک

حواصیل هندی

 

سسک چشم سفید هندی یکی از گونه های خاوری و خاص مشاهده شده در این سفر بود. این پرنده در میان درختان حرا زندگی می کند، لذا مشاهده آن در خورها امکان پذیر است. زمستان 92، در بازگشت از سفر چابهار در برنامه عکاسی خور آذینی به همراه آقایان باباک موسوی، میثم قاسمی و هادی انصاری این پرنده را مشاهده کردیم. در برنامه شمارش زمستانه سال جاری در خور آذینی که علی در آن شرکت داشت، این سسک حتی در مناطقی که بارها در آنجا مشاهده شده بود، دیده نشد. اما در خور خلاصی بخت با ما یار بود که توانستیم در دو نقطه توقف، صداگذاری و انتظار در انتهای راه های آبی خور، این پرنده های زیبا را به تعداد بیش از 10 عدد مشاهده و عکاسی نماییم.

سسک چشم سفید هندی 

گونه هدف ما در خور خلاصی غول حواصیل (Goliath Heron) بود که بزرگترین حواصیل ایران و از رنگبندی بسیار شبیه حواصیل ارغوانی است. اواخر گشت زنی در خور خلاصی، ناگهان حواصیلی شبیه به آن به پرواز درآمد. ناخدا با سرعت به سمت حرکت آن راند و ما توانستیم دید بهتری داشته باشیم. از طرفی تنها حواصیل رنگی دیده شده در این منطقه غول حواصیل بود و هرگز حواصیل ارغوانی در منطقه دیده نشده بود. لذا شکمان به غول حواصیل یا حداقل به نابالغ آن بود. از طرف دیگر بزرگی آن در حدی که انتظار داشتیم نبود. به ویژه اینکه یک حواصیل خاکستری نیز در پرواز در نزدیکی آن قرار گرفت. پرنده مورد نظر ما به طور مشخصی کوچکتر از حواصیل خاکستری بود که این از مشخصات حواصیل ارغوانی می باشد. خلاصه در خور خلاصی با پرنده ای مواجه شدیم که 90% احتمال داشت غول حواصیل باشد، 90% نیز احتمال داشت حواصیل ارغوانی باشد!! بعد از طی مسافتی، پرنده مذکور در ساحل فرود آمد و توانستیم چند عکس مشخص تر از آن بگیریم. با کنترل کردن عکس ها و مقایسه آن با کتاب و بعدا با چک کردن عکس با آقای میثم قاسمی، غول حواصیل کمرنگ و کمرنگ تر و حواصیل ارغوانی پر رنگ و پررنگ تر شد و به این ترتیب به عنوان اولین گروه، در زیستگاه همیشگی غول حواصیل و هیچوقتی حواصیل ارغوانی، یک عدد حواصیل ارغوانی مشاهده کردیم!!

حواصیل ارغوانی

بزرگی عرض بالها در تصویر اول، احتمال غول حواصیل بودن را ایجاد کرده بود.

 

با محسوس شدن جزر و کاهش عمق آب در ساعت حدود یازده، به سمت خور شهربانو که در مجاورت خور خلاصی قرار دارد، رفتیم. برای رسیدن به خور شهربانو از خلاصی، نمی توان در مجاورت ساحل یا خور حرکت کرد. بلکه به دلیل وجود پهنه های گلی در عمق اندک، برای پرهیز از به گل نشستن قایق، بایستی به سمت دریا برگشت و با دور زدن پهنه های گلی به دهانه خور شهربانو وارد شد. 

خور شهرنو، دارای آبراههای پهنتری نسبت به خور خلاصی می باشد و تراکم درختان در آن کمتر به نظر می رسند (شاید واقعا هم تراکم کمتری دارند!). 

 

غذای اصلی عقاب ماهیگیر، ماهی است که با مهارت بسیاری آن را از داخل آب صید می کند. صحنه ای از به آب زدن توسط این عقاب به منظور صید در تصاویر زیر آمده است.

صید ماهی توسط عقاب ماهیگیر

عقاب ماهیگیر (کلید شناسایی: زیستگاه، زیرتنه کاملا سفید، طرح سفید روی سر)

 

با پایین رفتن آب، برای صرف نهار در ساحل گلی دهانه خور پیاده شدیم. یک آلاچیق کوچک در این ساحل وجود داشت که تعدادی از ماهیگیران نیز برای استراحت میان روز به آنجا آمدند و برای مدتی هم صحبت شدیم.

بعد از صرف نهار، به ساحل بحل برگشتیم. در مسیر بازگشت ارتفاع موجها و ضربه آنها به سینه قایق مقداری قابل توجه بودند. اما خدا را شکر، دریا زده نشدیم و از هیجان قایق سواری بیشتر لذت بردیم.

تا کنون روش های مختلفی برای آوردن قایق به ساحل دیده بودیم. برخی با نزدیک شدن به ساحل، با سرعت به سمت خشکی می رانند و با کم شدن عمق آب، موتور را بالا می آورند. در اثر شتاب حرکت، قایق از آب خارج شده و در خشکی متوقف می شود. هنگام اینکار بایستی در جای خود مستقر شده و مراقب باشید. اما در ساحل بحل، گاری کوچکی را داخل آب برده و زیرقایق قرار می دهند. سپس به وسیله خودرو قایق را به ساحل می کشند. قایق ها تا زمان ورود مجدد به آب، روی گاری باقی می مانند.

به ساحل آوردن قایق

تخم ماهی مرکب که توسط آب به ساحل آورده شده است

با بازگشت مجدد به خشکی! از آنجا که تا غروب آفتاب حددود 2 ساعت زمان داشتیم، دوباره رهسپار جنگل های جگین شدیم. این بار در میانه راه، با راهنمایی آقای برموده سری هم به باغهای یکدار قدیم زدیم که محل بسیار خوبی برای پرنده نگری بودند.

تمام پرندگان مشاهده شده طی دو روز مراجعه به جگین، در جدول 3 آورده شده اند و از تکرار آنها در اینجا خودداری می نماییم. متاسفانه طی این دو روز، علیرغم دیدن شکاری های فراوان، سارگپه چشم سفید مشاهده نشد. البته امسال، گزارشی از حضور آن اعلام نشده، حتی طی بازدیدی که دوستان دیگری در هفته گذشته از منطقه داشته اند.

تا زمانی که آخرین پرتوهای نور وجود داشت، به گشت ادامه دادیم و با تاریک شدن هوا به سمت جاسک بازگشتیم. 

همانطور که در پست پیشین آمد، به طور کلی جاده های این منطقه (قبل و بعد از جاسک) از نظر ایمنی (نه امنیت) برای عبور و مرور شبانه مناسب نیستند و باید با احتیاط فراوان رانندگی نمود. چرا که جاده باریک است و کیفیت چندان مناسبی ندارد. احتمال حضور شترها در جاده نیز بسیار است، کما اینکه ما نیز در چند نقطه از جاده با آنها مواجه شدیم. اما، حضور در این منطقه چیزی نیست که هر روز برای ما اتفاق افتد. لذا بسیار مشتاق بودیم که تا آخرین لحظه از دیدن مناظر و پرندگان بهره مند شویم.

با رسیدن به اقامتگاه و جمع آوری وسیله ها به سمت بازگرد در 40 کیلومتری جنوب سیریک حرکت کردیم. برای اقامت به خانه آقای حسین پیرزاده رفتیم. ایشان ماهیگیری در منطقه بازگرد هستند که به پرنده نگری، عکاسی و امور گردشگری نیز علاقمند می باشد، بخشی از خانه خود را به صورت اقامتگاه مستقل به گردشگران اختصاص داده اند و به موجب تجربه ای که در تعامل با عکاسان و پرنده نگرها کسب کرده اند محل های مناسب پرنده نگری و عکاسی را برای گونه های اورینتال خاص منطقه و خور آذینی شناسایی کرده اند. یک هفته قبل از حضور ما نیز پذیرای دو پرنده نگری سوئدی بودند.

حدود ساعت 10 شب، با خستگی فراوان و با لحظه شماری برای خوابیدن به منزل پیرزاده رسیدیم. زمانی که منتظر باز شدن در بودیم، صدای جیغ مانند بلند و عجیبی که به نظر می رسید از فاصله نزدیک در سمت چپ خانه باشد می شنیدیم. حدس های مختلفی داشتیم، از جمله اینکه صدای حواصیل شب باشد. با عجله سلام و علیک کردیم و ماشین را پارک کردیم و به سمت صدا حرکت کردیم. صدا از یک تیر چراغ برق می آمد و مشخص بود پرنده ای روی آن است که چون پشت نور قرار دارد، دیدن آن برایمان مشکل است. خلاصه با نزدیک شدن به تیر و استفاده از چراغ قوه، متوجه شدیم پرنده ای که به استقبالمان آمده! جغد کوچک جنوبی است که یکی از گونه های هدف سفر بوده است. فرد محلی که حیاط خانه اش دید بهتری به محل نشستن جغد داشت، با دیدن هیجانمان، از ما دعوت کرد به داخل حیاط رفته و جغد را بهتر ببینیم.

روز سوم، پنجشنبه

بازگرد و سرارو (سیریک)

در منطقه بازگرد به برکه دل گراز و باغهای گونمردی (گاو نمردی: اشاره به سرسبزی و وفور نعمت) رفتیم.

برکه دل گراز منطقه زیبایی متشکل از برکه و تعداد معدودی درخت و البته تعداد بیشماری پشه می باشد. برای رفتن به این منطقه بایستی حتما از ضد پشه (پماد ریپل گل یا Before Bite مارک دپی) استفاده کرد. هر چند بعد از بازگشت و تا چندین روز نیاز به پمادهای تسکین دهنده بعد از گزش خواهید داشت!

گونه ی جالب توجه در این منطقه اردک مرمری بود که پرنده بسیار زیبایی است. پیشتر تنها در کانی برزان مهاباد این پرنده را دیده بودیم. 

اردک مرمری

هفته قبل، پرنده نگرهای سوئدی در کنار این برکه، پیپت پادراز را مشاهده کرده بودند که از پرندگان کمتر دیده شده در ایران است. ما پس از صرف حدود دو ساعت وقت و چک کردن تقریبا تمام پیپت های منطقه! این پرنده را نیافتیم. البته در میان پیپت های تالابی، یک پیپت متفاوت وجود داشت که در زمان مشاهده، با توجه به کلیدهای شناسایی، از جمله لک سیاه رنگ کنار گردن، به نظرمان رسید می تواند پیپت پادراز باشد. اما چون موفق نشدیم عکسی از آن بگیریم و در بازگشت از سفر کنترل مجدد آن برایمان مقدور نبود، لذا آن را از لیست مشاهدات حذف نمودیم.

در مقابل، در کمال ناباوری و غافلگیری دسته ای از باقرقره های خالدار را مشاهده کردیم که پیشتر گزارش های مشاهدات آنها در عرض های جغرافیایی بالاتر به فاصله بیش از 300 کیلومتر وجود داشت و ما نیز تصمیم داشتیم یک سفر اختصاصی برای دیدن این پرنده به جنوب کرمان و شمال هرمزگان ترتیب دهیم!

باقرقره خالدار (کلید شناسایی: لکه طولی مشکی شکم)

از انجا که وقتمان بسیار محدود بود، به سرعت به خانه برگشتیم و سپس به ایستگاه دوم که باغهای گونمردی بود، رفتیم.

باغهای سرسبز گونمردی که در دل شنزارهای جنوب قرارداشتند

 

گونه هدف در این باغها، جغد کوچک جنوبی بود که آقای پیرزاده با محل حضور آنها آشنایی کامل داشتند. لذا با راهنمایی ایشان به سمت درختی که اغلب روی آن دیده می شوند حرکت کردیم و با اندکی صبر توانستیم دو جغد کوچک جنوبی مشاهده کنیم.

جغد کوچک جنوبی

در بازگشت از گونمردی به خانه، آقای پیرزاده یک درخت را در پارک محل بازی کودکان در کنار راه اصلی وسط روستا نشان داد که لانه فعال دارکوب بلوچی در آن جای دارد. چند دقیقه ای صبر کردیم اما دارکوب را ندیدیم. از آنجا که وقت بسیار محدودی داشتیم و دارکوب بلوچی را در جگین دیده بودیم، بیشتر توقف نکردیم و برای برداشتن وسیله ها و خداحافظی به خانه برگشتیم.

چند دقیقه ای که در حیاط خانه مشغول انجام کارهایمان بودیم، یک خدنگ را دیدیم که به حیاط وارد شد و به سمت شیر آب رفت که چند دقیقا قبل در آنجا تکه های مرغ را شسته بودند و چند تکه بلا استفاده نیز در آنجا باقی مانده بود. آقای پیرزاده گفتند که خدنگ ها در جستجوی غذا زیاد به خانه رفت و آمد دارند!

خدنگ در حیاط خانه

به سمت سیریک حرکت کردیم و ساعت 13:00 به شهر رسیدیم. شب گذشته در مسیر جاسک به بازگرد، متوجه پنچر بودن تایر شدیم و در ایست بازرسی پلیس آن را تعویض کردیم. لذا، در ابتدای شهر برای گرفتن پنچری مراجعه کردیم که چون یک ساعت زمان می برد، تا زمان آماده شدن لاستیک برای صرف نهار رفتیم.

هواری گوشت و گوبولی مرغ در رستوران هایدای سیریک

پس از صرف نهار و تعویض لاستیک، به سمت سد سرارو و کوههای مینیاتوری سیریک رفتیم!

مناظر زیبای کوههای مینیاتوری چابهار بسیار معروف هستند و هر بیننده ای را مسحور می کنند. در جاده سیریک به میناب نیز مناظر نسبتا مشابهی در مقیاس کوچکتر دیده می شود که بسیار زیبا هستند.

کوههای مینیاتوری سرارو

دشتهای اطراف دریاچه سد سرارو، محل مناسبی برای دیدن باقرقره های راه راه هستند. حدود 10 روز قبل، علی در برنامه شمارش زمستانه پرندگان به همراه سایر شرکت کنندگان به این منطقه آمده و عکس های خوبی نیز از باقرقره های راه راه گرفته بود. اما متاسفانه روز مراجعه ما باقرقره ها اصلا دیده نشدند. شاید علت آن وزش باد نسبتا شدید یا حضور گردشگران در منطقه در روزهای پایانی هفته بود.

دشت های سرارو

طی صحبت یکی از همسفران با چوپانی که در منطقه حضور داشت، متوجه شدیم دریاچه سد دیگری به نام بند گرمان نیز در نزدیکی وجود دارد. لذا چند دقیقه ای نیز به آنجا رفتیم.

از آنجا که غروب آفتاب نزدیک بود، ناگزیر سایت های میناب را حذف کردیم و تصمیم گرفتیم مدت بیشتری را صرف جستجو در دشت های سرارو و کمی استراحت نماییم. با کم شدن نور، به سمت میناب و سپس بندرعباس حرکت کردیم. 

روز چهارم، جمعه

بندرعباس

صبح با همراهی آقای میثم قاسمی (معاون محیط زیست هرمزگان) به پارک جهاد بندرعباس در حاشیه شرقی شهر رفتیم. هفته گذشته علی و سایر همسفران و دو روز پیش از آن دو گردشگر سوئدی و آقای بابک موسوی در همین پارک موفق به دیدن بوجانگای خاکستری (از پرندگان کمتر دیده شده در ایران) شده بودند. از آنجا که این پرنده در هر دو بار در صبح نه چندان زود مشاهده شده بود، ما نیز صبح کمی به خود استراحت دادیم و ساعت 7:30 از منزل خارج شدیم.

گشت زنی در پارک به مدت دو ساعت ادامه داشت و تمام پرندگانی که در مشاهدات قبلی حضور داشتند کم کم دیده شدند به جز بوجانگای خاکستری! اما در مقابل مشاهده عقاب پرپا که برایمان تازگی داشت، خستگی را از تنمان به در کرد.

عقاب پرپا کوچکترین عقاب در ایران و در حدود سایز سارگپه ها و قوش ها می باشد. 

عقاب پرپا

پیغوی کوچک

در ادامه سری به محدوده کشتارگاه دام باباغلام در شمال بندرعباس زدیم و پرندگان ذیل را مشاهده نمودیم.

دال سیاه

عقاب شاهی

پس از بازگشت از سایت و جمع کردن وسایل سفر، به منزل دوست خوبمان آقای یونس بامری رفتیم و مهمان خانواده گرم و صمیمی ایشان بودیم. سپس به سمت فرودگاه رفته و پس از تحویل خودرو به دفتر یوروپکار، به تهرن بازگشتیم.

 

مختصات جغرافیایی محل های مشاهدات، به زودی ارائه می گردد.

  • علی و سمانه

باقرقره

بوجانگا

جاسک

نظرات  (۱)

  • ابوالقاسم خالقی زاده رستمی
  • جناب آقای سنگچولی عزیز

     

    سفر پرماجرا، متن بلند با محتوای جذاب و شیرین با ثبت گونه های ارزشمند کشورمان بود. بسیار بسیار عالی بود.  به همت، تلاش و نوشتن این متن زیبا تبریک عرض می کنم.

    ابوالقاسم

    پاسخ:
    سپاس از لطف شما

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">