پرنده نگری و گردشگری مسئولانه -همراه با کودک

خاطرات سفرهای خانواده سنگچولی

پرنده نگری و گردشگری مسئولانه -همراه با کودک

خاطرات سفرهای خانواده سنگچولی

بهارِ کردستان و کرمانشاه

علی و سمانه | يكشنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۱:۲۳ ق.ظ | ۱ نظر

9 تا 12 اردیبهشت 94

کنگاور- بیستون- کرمانشاه- قوری قلعه- پاوه- اورامان تخت- مریوان- سقز- بیجار- کتله خور- قیدار-ابهر-تهران


در اغلب مناطق ایران، طبیعت در اردیبهشت ماه در چشم نواز ترین حالت خود به سر می برد. اما متاسفانه این ماه نیز مانند سایر ماه های سال تنها 4 آخر هفته دارد، لذا حداکثر به 4 منطقه می توان سفر کرد! بعد از کلی بررسی بین همه مناطقی که مشتاق دیدن آنها هستیم و برآورد مسافت ها و تعداد روزهای مورد نیاز، سرانجام با احتساب یک روز مرخصی و یک روز تعطیل رسمی بین سفر به غرب و شمالشرق، سفر به غرب را انتخاب کردیم. 

مشاهده مناظر بی بدیل استان های غربی کشور، آثار تاریخی و طبیعی برجسته، سه پرنده جدید و یک پرنده نادر (در ایران) سفرمان را بسیار پربار و خاطره انگیز  ساخت.

تصویر 1- گردنه ته ته (Ta Te)

تصویر 2- مسیر حرکت (ارائه خواهد شد)

چهارشنبه، 9 اردیبهشت

ساعت 6 صبح از اتوبان تهران-همدان راهی غرب شدیم. برای صبحانه اندکی پس از جوشقان کنار باغ ها توقف کردیم. در همان لحظه اول آواز بلند پرنده ای توجهمان را جلب کرد. با بررسی فایل های صوتی صدای پرندگانی که همراه داریم، دریافتیم این صدای بلند و رسا مربوط به سسک دم پهن که تنها 13 سانتی متر طول دارد! با کمی توجه توانستیم پرنده را نیز ببینیم. در طول نیم ساعتی که در این منطقه بودیم، پرنده های خیلی خوبی دیدیم.


 جدول 1-        لیست پرندگان مشاهده شده (ارائه خواهد شد)


 

تصویر 3- سسک دم پهن

ساعت 10 به کنگاور رسیدیم. با راهنمایی تابلوها و البته پیمودن مسیر مستقیم داخل شهر به معبد آناهیتا رسیدیم. قدمت معبد آناهیتا به دوره اشکانیان و ساسانیان می رسد.

تصویر 4- ورودی محوطه تاریخی کنگاور


در عکس هایی که در سایت های مختلف اینترنتی دیده بودیم، تعدادی ستون پابرجا بودند، مانند تصویر زیر:

تصویر 5- تصویری از وضعیت پیشین معبد آناهیتا –برگرفته از اینترنت


هر چند منظره ای که ما دیدیم، اصلا به این شکل نبود، اما باز هم ابعاد بزرگ ستونها و ظرافت تراش سنگها حیرت انگیز بودند.


تصویر 6- بخش هایی از بنای تاریخی کنگاور


زمانی که وارد محوطه ی باستانی شدیم، دقیقا از جلوی در ورودی که به صورت یک راهروی سنگفرش با بوته ها و درختچه های انبوه در دو طرف بود تا محوطه ی باز و روی تپه، با حجم قابل توجهی از پرنده ها مواجه شدیم که صدایشان به گوش می رسید و یا حرکتشان دیده می شد. تعداد پرنده ها به قدری زیاد بود که چند دقیقه اول مات و مبهوت بودیم! تعداد زیاد بادخورک ها در تصویر زیر نمایان است.

تصویر 7- صدها بادخورک در معبد آناهیتا


اولین پرنده ای کهدر مسیر ورودیبا آواز منحصر به فرد خود به بازدیدکننده ها خوش آمد می گفت، سسک زیتونی بود.

تصویر 8- سسک زیتونی


سپس با ورود به محوطه به هر طرف نگاه می کردیم سنگ چشم پشت سرخ دیده می شد!

تصویر 9- سنگ چشم پشت سرخ


چند هفته پیش به جستجوی دارکوب راه راه به پارک جمشیدیه رفتیم که موفق به دیدن آن نشدیم. از آن زمان به بعد تقریبا هر هفته و در هر سفر از کوهستان تا کویر این دارکوب زیبا را دیدیم. حالا برای تکمیل مشاهداتمان، داخل شهر دارکوب راه راه دیدیم!

تصویر 10- دارکوب راه راه


اما مهمترین و جذابترین پرنده ای که در محوطه باستانی آناهیتا مشاهده کردیم، بلبل خالدار بود. همیشه بلبل ها را با دقت زیادی بررسی می کردیم که مبادا بلبل خالدار باشد و ما متوجه نشویم. اما همیشه بلبل معمولی بودند! زمان خروج از محوطه، نزدیکی در اصلی علی متوجه یک بلبل شد. پس از گرفتن 2-3 عکس، بلبل به سرعت از دید پنهان شد و دیگر آن را ندیدیم. اما متعجب بودیم که چرا این بلبل اینقدر خال دارد!!

تصویر 11- بلبل خالدار


تصویر 12- سنگ چشم سرحنایی



کمی بعد از شهر کنگاور، بالای جاده یک شکاری روشن را در حال پرواز دیدیدم. بعد از توقف و نگاه دقیق تر متوجه شدیم عقاب مارخور (Short-toed Snake Eagle) است!

تصویر 13- عقاب مارخور


حدود یک ساعت پس از عبور از شهر کنگاور، دو کوه سنگی بزرگ روبروی مسیر حرکتمان در جاده توجهمان را جلب کردند.

 

u858__mg_9040.jpg 

تصویر 14- بیستون

با نزدیک شدن به کوه ها و شهر مجاور آنها، دریافتیم اینجا «بیستون» است. همان ابتدای شهر که عظمت کوه های سنگی را دیدیم، دلمان برای فرهاد کوه کن سوخت!

 مسیر رسیدن به محوطه باستانی بیستون سرراست بود. با رسیدن به جلوی محوطه مشغول پیدا کردن سایه و پارک کردن بودیم. هوا بسیــــــــار گرم بود! آقایی با دیدن ما سوار موتور شد و به سمت ما آمد. تعجب کردیم از اینکه اینجا ظاهرا ستاد استقبال دارند. آقای مذکور با رسیدن به ما توقف کرد و گفت «سه تومان لطف کنید». از همه جا بیخبر گفتیم، بابت چی؟؟؟ گفت پارکینگ! اخذ حق پارکینگ در فضای باز آن هم به سه برابر قیمت پارک در هر خیابان و پارکینگ دیگری، احساس خوبی به ما نداد!

 دقیقا میانه روز بود و هوا بسیار گرم. مسیر پیاده از در ورودی تا اولین نقطه ی بازدید که حدود 400-500 متر بود، چندین کیلومتر به نظرمان رسید! تنها چیزی که توجهمان را از آفتاب سوزان به خود جلب می کرد، عظمت کوه ها بود. با اینکه ارتفاع چندانی نداشتند، اما نمای سنگلاخی و اختلاف ارتفاع قابل توجهشان با دشت وسیع مجاور، خیره کننده بود.

اولین اثری که مشاهده کردیم، نقش برجسته هرکول بود.

تصویر 15-  نقش برجسته هرکول

تصویر 16- غار شکارچیان


ما دقیقا هنگام ظهر و اوج گرما به بیستون رسیدیم. بعد از دیدن چند اثر اولیه، دورنمای فرهاد تراش رو که دیدیدم، اصلا در خودمون ندیدیم که بتونیم بهش برسیم!! میانه ی راه رفتیم از سوپر کوچکی که در محوطه وجود داشت، نوشیدنی خنک گرفتیم تا بتوانیم تا پای فرهاد تراش برویم! داخل سوپر یک تابلوی عکس قدیمی آویخته شده بود که مسیرها و جانپناه های بیستوی روی آن مشخص شده بود. البته به نظر می رسه تمام این مسیرها به صورت سنگنوردی هستند.

6im8_img_0563.jpg 

تصویر 17- نقشه دسترسی ها و جانپناه های بیستون


حوضچه نسبتا بزرگ و فضای سبز مناسبی داخل محوطه احداث شده که چند دقیقه ای در خنکای سایه استراحت کردیم و سپس به ادامه مسیر پرداختیم.
s4fr__mg_9074.jpg 
69mp_img_0561.jpg 
تصویر 18- فضای استراحت در محوطه تاریخی بیستون

تصویر 20- نقش برجسته مهرداد دوم


تصویر 21- کتیبه و نقش برجسته داریوش


yfmj_img_0566.jpg 

dhb2__mg_9066.jpg 

9lmn_img_0564.jpg 

تصویر 22- فرهاد تراش


gtv2__mg_9070.jpg 

تصویر 23- کاخ ناتمام ساسانی و کاروانسرای شاه عباسی در محوطه تاریخی بیستون


بعد از پایان بازدید منطقه بیستون، ساعت دو بعداز ظهر شده بود و خیلی گرسنه بودیم. از ابتدای زمانی که سفر به کرمانشاه رو برنامه ریزی کردیم، بخش مهمی از برنامه «دنده کباب» کرمانشاه بود. لحظه شماری می کردیم تا به کرمانشاه برسیم! بازدید از طاق بستان رو به بعد از صرف نهار موکول کردیم. برای یافتن کباب خوب جستجوی مختصری در اینترنت انجام دادیم، خیلی ها نوشته بودند رستوران یا کبابی حیدری در منطقه طاق بستان خوبه. به محل که رسیدیم، با کلی پرس و جو رستوران حیدری رو در انتهای یک کوچه ی پهن بن بست پیدا کردیم اما متاسفانه تابلوی اتمام غذا را بر در ورودی آویخته بودند. با عجله از اول مسیر دور زدیم تا یک جای مناسب دیگه انتخاب کنیم. نهایتا به یک رستوران رفتیم که فضای سبز خوبی داشت و مشتری های قابل توجهی نسبت به سایر رستوران ها داشت. خلاصه ساعت 4 بعد از ظهر بالاخره قسمت شد دنده کباب کرمانشاه رو تست کنیم!

تصویر 24- دنده کباب کرمانشاه

قبلا طرز تهیه اش را مطالعه کرده بودیم و می دانستیم که با دنده کباب شاندیزی متفاوت است. سیستم جدید و جالبی داشت، اما به نظر من چنجه یا شاندیزی به طور غیر قابل قیاسی خوشمزه تر هستند.

پس از صرف نهار و در حالیکه درک مان از محیط پیرامونی به حالت عادی بازگشته بود! ساعت 17 تا 17:30 به طاق بستان رفتیم. 

sfjl__mg_9075.jpg 1jfj__mg_9076.jpg 

تصویر 25- طاق بستان کرمانشاه

به سرعت به سمت قوری قلعه حرکت کردیم. پس از خروج از کرمانشاه کم کم جنگل های بلوط زاگرس شروع می شوند. 


تصویر 26- جاده سرسبز کرمانشاه به قوری قلعه

قوری قلعه غار آبی زیبایی است که در مسیر کرمانشاه به پاوه قرار دارد. فاصله تا کرمانشاه کمی بیش از 80 کیلومتر می باشد. قبلا خوانده بودیم که بازدید از غار از 8 صبح تا 8 شب برقرار است. حدود ساعت 19 به محل رسیدیم.

کنار جاده ی اصلی، خروجی با تابلوی عنوان غار مشخص شده است. محوطه ی گردشگری قوری قلعه در سمت راست جاده و روستای قوری قلعه در سمت چپ قرار دارد. ورودی به محوطه به صورت یک راه باریک است که ابتدای آن ورودی پارکینگ دریافت می کنند. پیشتر می دانستیم که اتاق و سوئیت اجاره ای موجود است. مجددا از فردی که برای دریافت ورودی آمد سوال کردیم و تایید کرد. اما گفت ساعت بازدید غار تمام شده است! تصمیم گرفتیم به سرعت به سمت ورودی غار برویم و حتی الامکان امشب غار را ببینیم که فردا اول صبح حرکت کنیم.

محوطه گردشگری غار رسیدیم. محوطه به صورت یک دره و فضای مسطح نسبتا بزرگ در میان کوه های نه چندان بلند قرار دارد. داخل محوطه و روی کوه ها انباشته از درختان سرسبز هستند به طوری که از هیچ نقطه ای نمی شود به تمام محوطه دید داشت. دورتادور میدان مغازه های سوپر، نانوایی و سوغاتی فروشی قراردارند. سرویس بهداشتی و نمازخانه نیز وجود دارد.

تصویر 27- محوطه گردشگری غار قوری قلعه

به میدان رسیدیم و مشغول صحبت بودیم که ماشین را کجا بگذاریم؟ ورودی غار از کدام سمت است؟ خدا کنه باز باشه! و... به محض اینکه از ماشین پیاده شدیم یک آقا و یک پسربچه که تعدادی دبه پر و ظرف خالی همراهشان بود، جلویمان سبز شدند و تند تند شروع کردند به توضیح در مورد رب انار محلی و فروش آن! آقای فروشنده خیلی سریع یک قاشق بزرگ رب انار برای تست ریخت روی کف دست من! تند تند شروع کرد به زمین گذاشتن بارها و بازکردن یک ظرف خالی برای ریخت رب انار! گفت خوب، چند کیلو می خواهید؟ گفتیم، آقا! ما همین الان ترمز کردیم و تا فردا در خدمت هستیم. اول اجازه بده ببینیم اینجا کجاست، ما کی هستیم، بعد! البته رب انارشون انصافا خوشمزه بود.

بعد از خلاص شدن از فروشنده رب انار، به سمت ورودی غار رفتیم. متاسفانه دیدیم مسئول مربوطه در حال بیرون آمدن از غار و قفل زدن به در آن است. قبل از صبحت با پرسنل آواز رسای سسک دم پهن توجهمان را جلب کرد! پرسنل مربوطه گفتند فردا 8 صبح بازدید شروع می شود. این مسئله باعث شد برنامه ی روز بعد اندکی فشرده تر شود.

به میدان بازگشتیم و نگاهی به اطراف انداختیم. گفتند سوییت ها حمام ندارند و هوا هم خیلی خوب بود، لذا تصمیم گرفتیم داخل خانه ی دوم خودمان اقامت کنیم! البته در ابتدا گردشگرهای زیادی در رفت و آمد بودند و یا زیر آلاچیق ها مشغول کباب کردن جوجه و خوردن شام بودند. اما کم کم خلوت و خلوت تر شد! درباره اقامت در چادر تردید کردیم. از یکی دوتا از مغازه ها در مورد وضعیت شب سوال کردیم. گفت معمولا خیلی ها اینجا چادر می زنند (البته به نظرم بیشتر در مورد عید و یا حتی شبهای تعطیل صادق بود نه چهارشنبه شب!) همچنین برخی مغازه دارها شب داخل مغازه می خوابند و به طور کلی مشکلی برای امنیت وجود ندارد.

 

پنجشنبه 10/02/94

ساعت 6:30 بیدار و کم کم مشغول جمع کردن وسیله ها شدیم. صبحانه سبکی خوردیم و صبحانه اصلی را گذاشتیم برای زمانی که نانوایی محلی شروع به کار کند.

در انتهای دره که محوطه گردشگری قرارداشت، راهی برای پیاده روی به داخل جنگل های زیبای بلوط مجاور وجود داشت. کمی پیاده روی کردیم تا زمان بازدید از غار. 

تصویر 28- جنگل های مجاور غار قوری قلعه

تصویر 29- بلوط ایرانی


از آنجا که ما داخل دره بودیم و خیلی دیر آفتابگیر می شد، نور مناسبی برای عکاسی وجود نداشت.


جدول 3- لیست پرندگان مشاهده شده در محوطه قوری قلعه (ارائه خواهد شد)


چند دقیقه قبل از 8 خودمان را به ورودی غار رساندیم. پرسنل مربوطه خیلی به محل آمدند و نهایتا چند دقیقا قبل از 9 به غار وارد شدیم! ورودی هر نفر 4500 تومان است که ظاهرا تا مدتی قبل (مثلا قبل از تعطیلات نوروز) 3500 بوده، چون هنوز برچسب های هر دو قیمت روی شیشه و دیوار دیده می شد.

تصویر 30- غار قوری قلعه

شهرت اصلی این غار ظاهرا به دلیل آن است که طولانی ترین غار آبی آسیا می باشد. 450 متر از آن با احداث مسیر برای بازدید عموم آماده شده است. گزارش کاملتر بازدید از غار قوری قلعه در پست گردشگری انبوه در بازدید از غارها آمده است.


پس از خروج از غار، ساعت حدود 10 صبح بود و فروشنده ها شروع به کار کرده بودند. خوشمزه ترین قسمت سفرمان، خوردن انواع نان و کلوچه محلی بود که در این منطقه پخت و به صورت گرم فروخته می شد. تمام نان ها و کلوچه ها بوی هوس برانگیزی داشتند و بسیار خوشمزه بودند. 

تصویر 30- پخت کلوچه محلی

تصویر 31- پخت کلانه

کلانه، ترکیب نان لواش معمولی با پیازچه و نمک است که بعد از پخت روی آن کره محلی آب شده مالیده می شود. نان فوق العاده خوشمزه ای است که ظاهرا مخصوص غرب کشور می باشد. در تمام شهرهای کوچک و روستاهای طول مسیر تا زمان بازگشت از سفر، تابلوهای کلانه پزی دیده می شد. اگرچه نان بسیار خوشمزه ای است، اما به دلیل داشتن روغن زیاد (کره) خیلی سنگین است و من تا 2-3 ساعت حال خوبی نداشتم. حتما دفعه بعد به نانوا خواهیم گفت کره کمتری استفاده کند!

با عبور از شهر پاوه به سمت مریوان رفتیم. از آنجا که پاوه در منطقه ای کوهستانی توسعه یافته، شهر در طول جاده ای پیچ در پیچ و به صورت پلکانی می باشد. برخی کوچه ها پله های قابل توجهی دارند. تصور عبور و مرور از این پله ها در هوای برفی زمستان، خیلی راحت نیست! همچنین ویژگی جالب دیگر شهر پاوه این است که با اینکه از پایتخت یا مرکز استان فاصله قابل توجهی داشتیم، اما به نسبت سایر شهرهای غربی که در سفر دیدیم، دکور فروشگاه ها و مغازه ها بسیار جدید و مدرن بودند!

تصویر 32- شهر پلکانی پاوه


تصویر 33- مسیر پر شیب و فراز پاوه تا مریوان

اثر طبیعی ملی لاله واژگون

لاله واژگون گیاهی چند ساله با گل های بسیار زیبا از خانواده سوسن است. چند مرتبه به در طول برنامه های مختلف به زیستگاه این گل زیبا مراجعه کردیم، اما موفق به دیدن آن نشدن بودیم. به ویژه اینکه لاله واژگون تنها حدود یک ماه در سال دارای گل می باشد. لذا نیازمند سفری به قصد و با برنامه ریزی دیدن آن می باشد.

منطقه ای در استان چهار محال و بختیاری با مساحت 379 هکتار که رویشگاه اصلی گونه گیاهی لاله واژگون است، در سال 1375 به عنوان اثر طبیعی-ملی ثبت گردید. این ناحیه کوهستانی و تپه ماهوری در نزدیکی رودخانه کارون و شهر فارسان قرار دارد. در گلستان کوه خوانسار نیز به راحتی می توان لاله های واژگون را دید.

در طول جاده پاوه به مریوان، چندین بار برای مشاهده پرندگان توقف کردیم. در یکی از توقف ها ناگهان متوجه لاله های واژگون سرخ رنگ در شیب های تند بالادست و پایین دست جاده شدیم. البته به نظر کوچکتر از لاله های چهارمحال و بختیاری و خوانسار هستند، اما زیبایی شان کمتر نیست.

تصویر 32- لاله واژگون

تصویر 33- لاک پشت مهمیزدار


کورکور سیاه

چک چک گوش سیاه

غراب

تصویر 34- سینه سرخ ایرانی

تصویر 35- چک چک دم سرخ (کردستانی)

n84c__mg_9107.jpg 

تصویر 36- کورکور سیاه

no0c__mg_9134.jpg 

تصویر 37- چک چک گوش سیاه

جاده شیب های تندی داشت و ارتفاع به سرعت در حال افزایش بود. کم کم به قسمت هایی از جاده رسیدیم که در کناره های آن برف با ارتفاع بیش از 2 متر نیز دیده می شد. عبور از این جاده در زمستان وحشتناک به نظر می رسد! البته بر اساس اخبار موجود در سایت های اینترنتی، به نظر این جاده در زمستان ها بسته می باشد.

تصویر 38- گردنه ته ته و ضخامت برف ها

تصویر 39- ارتفاع سنج ما!

با عبور از گردنه ته ته، دره ی عمیقی نمایان شد. مسیر را به سمت روستای اورامان در بخشی از دره ادامه دادیم.


تصویر 40- روستای زیبا و پلکانی اورامان تخت


حدود 3 بعد از ظهر به مریوان رسیدیم و مستقیما به سمت دریاچه زریوار رفتیم. در کنار دریاچه طبق هماهنگی انجام شده به یک گروه پرنده نگری که در حال برگزاری تور آموزشی برای کودکان بودند پیوستیم.

f6_img_0786.jpg 

تصویر 41- دریاچه زریوار



v29i__mg_9365.jpg 


459z__mg_9319.jpg 

تصویر 45- چوب پا

تصویر 46- گاوچرانک

تصویر 47- لک لک


تصویر 48- لانه های لک لک احداث شده توسط یک NGO محلی


جمعه 11 اردیبهشت 94

در یکی دو روز گذشته، در میوه فروشی ها، سوپرها و حتی کنار جاده دسته هایی از یک سبزیجات عجیب دیده بودیم. در ورودی شهر بیجار چند دقیقه ای توقف کردیم. برای رفع حس کنجکاوی مقداری  از این سبزیجات که گویا نخود تازه بود را خریدیم. خوردن مغز نخود تازه مشابه گوجه سبز و چاقاله تجربه جدید و جالبی بود!

تصویر 49- نخود خام که به عنوان تنقلات خورده می شود

تصویر 50- جاده زیبای مریوان به سقز

تصویر 51- زنبورخوار

تصویر 52- زنبورخوار در حال درآوردن نیش زنبور

تصویر 53- چرخ ریسک سر آبی

تصویر 54- پری شاهرخ

تصویر 55- حفره های موجود روی درختان که لانه پرندگان یا سنجاب هستند

تصویر 56- جاده سقز به دیوان دره

تصویر 57- شهر دیوان دره

تصویر 58- جاده دیوان دره به بیجار

مطلب در حال تکمیل می باشد...

  • علی و سمانه

نظرات  (۱)

خیلی خوب بود ممنون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">